دومینیک، یک قاتل حرفهای آموزشدیده، برای فرار از گذشته پرآشوب خود تلاش میکند زندگی جدیدی را در آمریکای جنوبی آغاز کند. اما بهزودی خود را در شهری مییابد که گرفتار خشونت و فساد است. در مواجهه با حملات بیرحمانه پلیس و مافیا، دومینیک باید تصمیم بگیرد که آیا از خود محافظت کند یا از خانواده بیگناهی که به او پناه دادهاند.
امید با خوشحالی تولدش را همراه با همسر و خانوادهاش در ویلا زیبایی نزدیک به دریای خزر جشن میگیرد. یک تماس تلفنی از همسر سابق امید، جشن را متوقف میکند، چرا که او خبری شوکهکننده میدهد که تهدید میکند زندگی جدیدی که او در تلاش است بسازد را به هم بریزد.
داستان حول محور دو کارآگاه می گذرد که به اتفاقات مرموزی که در یک دهکده رخ می دهد می پردازند. وقتی گو جونگ وو 19 ساله بود، در آستانه ورود به یک دانشکده پزشکی معتبر بود؛ اما به خاطر قتل دو همکلاسی دستگیر شد. کو جونگ وو نمی توانست به خاطر بیاورد که آیا او این قتل ها را انجام داده یا نه و جسدی هرگز پیدا نشد. پس از گذراندن 10 سال زندان، کو جونگ وو به زادگاهش باز می گردد. او تصمیم می گیرد برای همیشه آنجا را ترک و زندگی جدیدی را آغاز کند، اما یک سری اتفاقات عجیب رخ می دهد…
زنی مرموز در حال فرار، و تعمیرکار ماهری که برای آوردن او تعیین شده است.
دو خواهر و برادر که به دنبال فرار از پدربزرگ اوباش بدسرپرست خود هستند، در جستجوی زندگی جدیدی در این داستان جنایت، خشونت و رستگاری، با یک جفت قاتل با استعداد در تئاتر به نیرو می پیوندند.
پس از آخرین جنایات قاتلی با ماسک روح، چهار بازمانده، سامانتا، تارا کارپنتر و دوقلوها چاد و میندی میکس، همه چیز را در شهر وودزبورو پشت سر گذاشته تا زندگی جدیدی را در شهر نیویورک آغاز کنند اما اوضاع آنطور که آنها تصور میکردند پیش نرفته و…
بان جی اوم توانایی خارق العاده ای دارد؛ او می تواند خاطرات زندگی های قبلی خود را به یاد آورد. او که برای حدودا هزار سال چندین بار تناسخ را تجربه کرده، تلاش می کند همیشه زندگی اش را هوشمندانه پیش ببرد. پس از آنکه زندگی قبلی اش با تصادفی هولناک به پایان می رسد، او تلاش می کند در زندگی جدید خود با افراد آن دوره ارتباط مجدد برقرار کند.
وقتی خانواده کوسه به شهر بزرگ نقل مکان می کنند، به معنای زندگی جدید بدون بهترین دوست بچه کوسه، ویلیام است. در شهر، بچه کوسه، با یک ستاره پاپ شیطانی آشنا می شود که می خواهد دریاها را تسخیر کند. این بستگی به بچه کوسه دارد که طلسم خود را بشکند.
امیلیانو پس از تصادف به مونتری باز می گردد تا خود را رو در رو با ارواح زندگی جدید خود بیابد.
مرد جوانی با آینده ای روشن دچار یک تصادف مرگبار می شود و با کمک دوست حیوانی بعید زندگی جدید خود را بازسازی می کند.