شهرزاد، زن جوان مقاوم و امیدوار به آیندهای روشن که در دانشکده پزشکی تحصیل میکند و رویای آیندهای خوب با فرهاد عزیزش را در سر دارد. با این حال، زندگی آنها زمانی دگرگون میشود که فرهاد به اشتباه به اعدام محکوم میشود. در تلاشی ناامیدانه برای نجات او...
قسمت پنجم فصل چهار منتشر شد.
بعضی از چهرههای معروف ایرانی باید به هر طریقی یکدیگر را بخندانند، اما چالش اصلی این است که نباید بخندند.
قسمت هشتم منتشر شد.
این داستان درباره خانوادهای است که برای کسب سود مالی بالا تصمیم به واردات قهوه میگیرند و در این کار چنان موفق میشوند که شخصیت اصلی به عنوان «پدر قهوه» شهرت پیدا میکند.
قسمت سوم منتشر شد.
من 1000 نفر را گرد هم آوردم تا برای جایزهای 5 میلیون دلاری، بزرگترین جایزه نقدی در تاریخ تلویزیون، به رقابت بپردازند! همچنین یک جزیره خصوصی، لامبورگینیهای لوکس، و میلیونها دلار دیگر در قالب جوایز نقدی در طول مسابقه اهدا خواهیم کرد! حتماً تماشا کنید تا شاهد بزرگترین نمایش تاریخ باشید!
قسمت ششم منتشر شد.
پدری درگیر طلاق خود میشود و به دنیای جرم و جنایت سازمانیافته کشیده میشود. با به خطر افتادن جان پسرش، قدم بعدی او چه خواهد بود؟
یک پسر دوازده ساله، سیواناندان، مادرش، خواهرش و دوستش را روایت میکند که در زندگی چالشهای مختلفی را پشت سر میگذارند، جایی که یک درخت موز، به نمادی از امید، استقامت و پیوندهای خانوادگی تبدیل میشود
از اتفاقات پشت پردهی سیاستمداران هفت کشور ثروتمند دموکراتیک جهان است. این سیاستمداران در حال نوشتن بیانیهای درباره یک بحران جهانی هستند که ناگهان خود را در جنگلی سرسبز و پرخطر گم میکنند.
مردی جنایتکار به همراه همسرش در یک تریلر دورافتاده مخفی شدهاند. زن که از روشهای کنترلگرایانهی شوهرش به تنگ آمده، تصمیم به ترک او میگیرد. اما ورود یک تریلر دیگر با حضور زوجی ناشناس و مرموز، اوضاع به شکلی خطرناک برای همه تغییر میکند.
ساوی، یک زن خانهدار ساده، تلاش میکند با جسارت یک نقشه فرار از زندان طراحی کند تا همسرش را از یکی از زندانهای فوق امنیتی انگلستان نجات دهد؛ زندانی با 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح و 60 دوربین نظارتی.
مرد جوانی پس از نقل مکان به خانه خواهرش و خانواده همسر او، برای یافتن جایگاه خود تلاش میکند.