در کشتی تفریحی لوکس پرنسس الماس در ژانویه 2020، مردم هیچ تصوری از این نداشتند که ویروس مرگبار جدید ویروس کرونا با آنها سوار کشتی شده و بهشت شناور را به بدترین کابوس خود تبدیل کرده است.
امیر طبق قول و قرارهایی که خانواده ها با هم گذاشته اند، باید با دختردایی خود ازدواج کند. اما ورق به یک باره برمی گردد. امیر به دختر دیگری دل می بندد و وقتی که این ماجرا فاش می شود، هیاهویی در خانواده ها به راه می افتد..
هستی، زنی است که از همسر درگذشته خود دختری به نام طلا دارد، و با جوانی متمول به نام ناصر ملک ازدواج کردهاست. همسر جدید او دچار بیماری سوءظن یا اختلال شخصیت پارانوئید است و مدام او را کتک میزند. هستی پس از مراجعه به عمویش، به درخواست قاضی دادگاه و به منظور ایجاد آرامش در محیط خانه، تصمیم میگیرد از شغل مورد علاقه اش (پرستاری) دست بکشد. اما باز هم مشکلات آنها حل نمیشود.
ملیحه، دختری که در خانوادهای متعصب و افراطی بزرگ شده، عاشق جوانی به نام سیامک میشود و بر خلاف نظر خانواده، با او ازدواج میکند و بعد از ازدواج به عمق فاجعه پی میبَرَد.
یک هنرمند گرافیتی جوان شورشی که خانههای نخبگان ثروتمند را هدف قرار میدهد اما راز تکاندهندهای را کشف میکند که او را به سفری هدایت میکند که خود و نزدیکترین افراد به او را به خطر میاندازد.
پل پارک وی تهران برای کوهیار هدایت صرفاً بخشی از یک بزرگراه نیست، پلی است به سوی رها روانبخش، پلی که کوهیار فکر می کند با حرکت خلاف جهت روی آن به قصه عشق می رسد، اما نمی داند که سرانجام این قصه لالایی نیست.
این فیلم داستان دختری به نام سمیرا است که قصد دارد با منصور ازدواج کند، در روز پیش از عروسی مادر منصور سمیرا را برای معاینه نزد دکتر زنان میبرد اما سمیرا که از این موضوع شوکه شدهاست از این کار ممانعت کرده و در خیابان اقدام خودکشی میکند، پس از اطلاع مرگ وی به دو همکلاسیاش آنها به دنبال دلیل مرگ دوست خود میروند اما دلیل خودکشی از طرف پدر سمیرا مخفی میشود.
منیره و بابک زن و شوهری هستند که پس از 12 سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. منیره که از وضعیت موجود ناراضی است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام فرید میآورد. در این وضعیت بابک نیز به زن خودش شک میکند و...
یک سرپرست قانونی هنگامی که سعی میکند تا زنی را فریب دهد ، وارد مشکلات بزرگی میشود چرا که آن زن با یک خلافکار بزرگ در ارتباط است و…
در حالی که قبیله سرخپوستها آماده حرکت به سوی سرزمینی جدید است، یاکاری ماجراجویی خود را به دنیایی از ناشناختهها آغاز میکند. او در طول مسیر، عقابی اسرارآمیز را ملاقات میکند که یکی از پرهای زیبای خود را به یاکاری هدیه میدهد. از این پس یاکاری با داشتن این هدیه زیبا قادر خواهد بود با حیوانات صحبت کرده و…