
زندگی باگاوانث کساری زمانی که نگهبان ویجایا لاکشمی با نام مستعار ویجی، دختر زندانبانش می شود، تغییری غیرمنتظره پیدا می کند. کساری، با احساس عدالتناپذیر خود، سفری را آغاز میکند تا ویجی را به یک زن جوان انعطافپذیر تبدیل کند که مشتاق پیوستن به ارتش هند است. در این روایت حضور راهول سانگوی، یک سرمایه دار قدرت طلب است که ارتباطش با باگاوانث و ویجی، اسرار پنهان را آشکار می کند.
قسمت نهم منتشر شد.
ریش، دختر دوک، با تناسخ غریبه نیست - بالاخره این هفتمین زندگی اوست. هر زندگی با نامزدی شکسته او دوباره شروع می شود. او که یک تاجر، یک خدمتکار و یک شوالیه بوده است، اکنون میل به اوقات فراغت دارد. اما دنیای او زمانی تغییر می کند که یک شاهزاده، که
جیک سالی با خانواده جدید خود که در سیاره پاندورا تشکیل شده اند، زندگی می کند. اما هنگامی که یک تهدید آشنا که برای پایان دادن به آنچه قبلاً شروع شده بود، بازمی گردد، جیک باید با نیتیری و ارتش نژاد ناوی برای محافظت از سیاره خود، همکاری کند.
کافه ستاره فیلمی اپیزودیک است که در سه قسمت مختلف داستان زندگی سه زن را در یکی از محلههای قدیمی تهران روایت میکند و بر اساس کوچه مداق[3] اثر نجیب محفوظ نوشته شدهاست. این فیلم یکی از فیلمهای مورد علاقه و محبوب برخی منتقدان از جمله مسعود فراستی منتقد سرشناس و مطرح ایرانی است که این فیلم را ستودهاست.
دختری به نام ماری آرزو میکند به جای ازدواج کردن، مانند گذشته راحت و بیخیال زندگی کند. اما ماری به زودی به طرز اسرارآمیز و جادویی به اندازه اسباببازیهای دوران کودکی خود کوچک شده و همه آنها نیز زنده میشوند. در این میان او با یک عروسک فندق شکن ملاقات میکند که در حقیقت یک شاهزاده است که به وسیله طلسم به این شکل درآمده است. اکنون آن دو باید همراه با هم به سرزمین جادویی گلها سفر کنند تا جهان را از دست موشهای شرور نجات دهند اما…
شاهین، شکور و شهروز سه برادر هستند که در یک حلبی آباد زندگی می کنند. شکور که برادر بزرگتر است سردسته باند مواد مخدر می باشد. این باند علاوه بر تولید مواد مخدر با دادن مکان زندگی برای کودکان بی سرپرست آنها را برای عضویت در این باند آماده می کند. پلیس ها به مخفیگاه این گروه حمله کرده و شکور را دستگیر می کنند و این موقعیت مناسبی برای شاهین می باشد که سرپرست جدید این باند مواد مخدر باشد.
مینا که زمانی دانشجوی مرتضی بوده، پس از ده سال زندگی مشترک با وی، تصمیم میگیرد از او جدا شود و برای ادامه تحصیل به کانادا برود، اما مرتضی که از این تصمیم ناخرسند است، تمام تلاش خود را معطوف منصرف کردن او از تصمیمش میکند، تا اینکه روزی متوجه میشود مینا موضوع طلاقشان را با عزیز، مادر بیمار مرتضی، در میان گذاشته است. مرتضی نیز از شرایط پیش آمده استفاده میکند و ...
پس از اینکه پدربزرگ یک مرد جوان قربانی یک کلاهبرداری مفصل می شود، زندگی او نیز زیر و رو می شود.
براساس داستانی واقعی از سالهای اولیه زندگی فردی به نام پادره پیو به عنوان یک کشیش کاتولیک ایتالیایی که...
سال 1935. برایونی تالیس فرزند 13 ساله خانواده ای مرفه، با متهم کردن معشوق خواهر بزرگترش به جرمی که مرتکب نشده، سرنوشت زندگی خیلیها را بکلی تغییر میدهد.