دختر و پسری جوان به نام یاس و دام پس از جداییهای غمانگیز، در عذاب هستند. در این میان آنها در طول یک روز پر حادثه در جنوب لندن با یکدیگر روبرو شده و به هم کمک میکنند تا با ترس های سابق خود کنار آمده و بار دیگر ایمانشان به عشق را به دست آورند…
هلن، زنی 33 ساله اهل بوردو، فرانسه، به عنوان یک زوج در کنار متیو، همسر چندین ساله اش، با خوشبختی زندگی می کند. روزی که متوجه می شود به یک بیماری نادر ریوی مبتلاست، زندگی او زیر و رو می شود. به لطف یک وبلاگ، او نروژ را کشف می کند و تصمیم می گیرد از غریزه خود پیروی کند. علیرغم تمام عشقی که به شریک زندگیاش متیو دارد، که در طول بیماریاش بسیار حمایت میکند، او را در فرانسه رها میکند و به تنهایی از سراسر اروپا به نروژ میرود تا راهی جدید پیدا کند و با وبلاگنویسی به نام مستر که پیدا کرده است آشنا شود. در اینترنت.
روی فریمن، کارآگاه سابق قتل با حافظه ای شکسته، مجبور می شود پرونده ای را که به یاد نمی آورد، دوباره بررسی کند. از آنجایی که زندگی یک مرد در انتظار اعدام است، فریمن باید شواهد وحشیانه یک دهه تحقیقات قتل را جمع آوری کند و شبکه ای شوم از اسرار مدفون و خیانت هایی را که به گذشته او مرتبط است، آشکار کند. تنها با غرایز برای اعتماد، او با یک حقیقت وحشتناک روبرو می شود - گاهی اوقات، بهتر است اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند.
Ean یک ماموریت حیاتی برای بازگشت به آینده برای نجات همه دارد. با این حال، او در حالی که تلاش می کند از فرار زندانیان بیگانه ای که در بدن انسان ها حبس شده اند جلوگیری کند، در گذشته های دور گرفتار می شود. در همین حال، موروک، که به Ean کمک می کند تا از مشکلات مختلف فرار کند، زمانی که شروع به احساس وجود یک موجود عجیب در بدن خود می کند، عصبی می شود. با سفر در طول قرن ها، آنها سعی می کنند از انفجار هاوا جلوگیری کنند.
روایت قصه ی یک مرد آتشکار در کارخانه ی ذوب آهن است که بر اثر تصمیمی با روح پدرش درگیر می شود و…
یک پدر بدهکار از یک موقعیت پیش بینی نشده استفاده می کند تا ناپدید شود و با هویتی جعلی زندگی کند. اما یک اتفاق تصادفی رخ می دهد و وسوسه شناختن خانواده اش دوباره ظاهر می شود.
کتاب اول خانوادهای از قصابان سادیست را دنبال میکند، که در مناطق خلوت زندگی میکنند و هر کسی را که از مسیرشان عبور میکند بهعنوان گوشت مرده میبیند. در «قصابها کتاب دوم: راگهورن»، داستان زمانی ادامه مییابد که یک تصادف، ربودهکنندگان را در دست آدمخوارهای وحشی میگذارد که قصد دارند آنها را برای خوردن گوشت هک کنند.
یک قاتل قراردادی، پس از تشخیص زودهنگام زوال عقل، این فرصت را پیدا می کند تا با نجات جان پسر بالغ خود که از او جدا شده، خود را نجات دهد. اما برای انجام این کار، او باید با پلیسی که به او نزدیک شده و همچنین با تیک تاک ساعت ذهن خود که به سرعت رو به زوال است، مسابقه دهد.
سباستین ده ساله که عاشق زندگی در شهر است، مجبور است تابستان را در کوهستان با مادربزرگش بگذراند. اوضاع چندان بر وفق مراد او نیست تا اینکه با سگ بزرگی به نام بل آشنا می شود که صاحب بدرفتاری دارد. سباستین با محافظت از دوست جدید خود پرماجراترین تابستان عمرش را می گذراند.
یک گانگستر مخوف معروف به روح، وارد یک زندان شده و افراد داخل زندان را گروگان میگیرد تا شمشهای طلای پنهان شده در زندان را به سرقت ببرد. اما در این میان یک افسر پلیس حرفهای برای حل این موضوع مامور شده و بدین ترتیب تعقیب و گریز میان یک جنایتکار باهوش و یک افسر پلیس بیرحم آغاز میشود و…