در آیندهای دور، بشر بارها توسط نیروی «کایجوس» ملقوب شده است. نیرویی که در راس قدرت آن گودزیلا، فرمانروای هیولاها قرار دارد...
جان کنستانتین به خاطر ارتباطش با موجودات ماورای طبیعی شهرت دارد. او به خاطر خودکشی یک بار به جهنم رفته است، اما دوباره به زندگی بازگشته تا شاید با انجام اعمال خوب، جایی در بهشت برایش پیدا شود. بعد از داخل شدن در یک سری از ماجراها، او در میابد که شیاطین قصد دارند...
پسربچهای به نام آرجون یک توله سگ هاسکی را نجات میدهد. حال آرجون تصمیم میگیرد به کمک پدر و پدربزرگش این توله سگ را برای شرکت در یک مسابقه آموزش دهد و…
داستان زندگی ژان بکو، دختر یک خیاط مستمند در سال 1743 که به دربار لوئی پانزدهم رسید و تبدیل به آخرین معشوقهی او شد.
در دهه 1940 میلادی در استرالیا، یک پسر بومی یتیم 9 ساله در تاریکی شب به صومعهای دور افتاده میرسد که توسط راهبهای مرتد اداره میشود. حال حضور این پسر دنیای متعادل این راهبه را به هم میزند و…
مردی ساکن یک شهر کوچک عاشق زیباترین دختر شهر می شود. او می خواهد روزی با او ازدواج کند زیرا ازدواج با او می تواند موقعیت اجتماعی او را بالا ببرد.
داستان گروه سه نفرهای از دوستان شهرنشین اهل منطقه خلیج، بن تاگاوا، میکو هیگاشی و آلیس لی که حین سفر در کشور برای جستوجوی ارتباطات ایدهآل، طیفی از روابط میانفردی را تجربه میکنند.
دختری با آرزوی تبدیل شدن به یک هنرمند کتاب های کمیک در مورد ناپدید شدن یک دوست صمیمی تحقیق می کند.
گروهی از دوستان متوجه می شوند که چگونه با استفاده از یک دست مومیایی شده، ارواح را احضار کنند. تا زمانی که یکی از آنها زیاده روی می کند و نیروهای ماوراء طبیعی وحشتناکی را آزاد می کند.
پیرمردی که از جامعه فاصله گرفته و در تنهایی به سر می برد، خانه ی کوچک در میان آسمان خراش هایی دارد که هر روز بلندتر می شوند و اکنون شهرداری میخواهد خانه ی او را تخریب کند! اما پیرمرد حاضر نیست خانه اش را به هیچ وجه ترک کند به همین علت با هزاران بادکنک که به خانه اش وصل کرده است به پرواز در می آید تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند.