
در آستانه جنگ جهانی دوم، ارادهی یک جوان نروژی برای مقاومت در برابر نازیها مسیر تازهای را برای آیندهی خودش — و آیندهی کشورش — رقم میزند.
یک قایقسواری آخر شب در نیویورک به نبردی ناامیدانه برای بقا تبدیل میشود، زمانی که یک موش بازیگوش به هیولایی واقعی بدل میگردد.
در حالی که یک خانواده نروژی تعطیلات آرام خود را در جزیره زیبای لا پالما سپری میکنند، هشدارهای یک پژوهشگر جوان دربارهی وقوع فوران آتشفشانی، زندگیشان را به کابوسی غیرمنتظره تبدیل میکند.
موفاسا، توله شیری که گمشده و تنها است، با شیری دلسوز به نام تاکا آشنا میشود؛ وارث یک خاندان سلطنتی. این ملاقات تصادفی آغازگر سفری گسترده برای گروهی از طردشدگان است که در جستجوی سرنوشت خود هستند.
بن مونرو، روانشناس اجتماعی آمریکایی، یک فرقه محلی مرتبط با یک رویداد نگران کننده را بررسی می کند. در حالی که او در کارش غوطه ور می شود، دختر نوجوان سرکشش، مازی، با پسری مرموز محلی درگیر می شود که او را با صحنه مهمانی زیرزمینی شهر آشنا می کند. همانطور که این دو جهان به سمت یک تقاطع حرکت می کنند، خود را در خطر بزرگی می بیند و بن باید برای نجات او با ساعت مسابقه دهد.
داستان فیلم در دهه 1830 میلادی در نیوزیلند روایت شده و در مورد یک واعظ به نام "توماس مونرو" است که به دنبال رستگاری از گذشته تاریک خود، سوار بر یک کشتی تجاری، به سمت شهر تازه تاسیس اپورث ..
هلن، زنی 33 ساله اهل بوردو، فرانسه، به عنوان یک زوج در کنار متیو، همسر چندین ساله اش، با خوشبختی زندگی می کند. روزی که متوجه می شود به یک بیماری نادر ریوی مبتلاست، زندگی او زیر و رو می شود. به لطف یک وبلاگ، او نروژ را کشف می کند و تصمیم می گیرد از غریزه خود پیروی کند. علیرغم تمام عشقی که به شریک زندگیاش متیو دارد، که در طول بیماریاش بسیار حمایت میکند، او را در فرانسه رها میکند و به تنهایی از سراسر اروپا به نروژ میرود تا راهی جدید پیدا کند و با وبلاگنویسی به نام مستر که پیدا کرده است آشنا شود. در اینترنت.
فیلم لاک قرمز یک اثر اجتماعی است و یک فیلم زنانه است و بیشتر به مطالبی در مورد زنان اشاره میکند.این فیلم در مورد یک دختر ساده ای است که بعد از سالها به دستان خود لاک قرمز زده است اما از شانس بد روزگار صورت های مختلف خود را به او نشان میدهد و او را نا امید میکند.این دخترک یک پدر معتاد دارد و با مادر و خواهر خود در جنوب شهر زندگی میکنند و به دلیل اعتیاد پدرش مشکلات زیادی برایشان به وجود می آید.نام دخترک داستان ما اکرم است که غرورش از هر چیزی برایش مهم تر هست و هرکاری میکند تا غرورش از بین نرود اما در اخر داستان او به یک شخصیت دیگر تبدیل میشود...
درباره کیم چونچو نوه پادشاه جینجی بیست و پنجمین پادشاه شیلا است. کیم چونچو به کمک یکی از فرماندهان خود کیم یوشین موفق می شود عصر طلایی فرمانروایی شیلا را رقم بزند. کیم چونچو که نوه فرمانروا جینجی بوده پس از خلع پدر بزرگش از این مقام، به نوعی از قدرت فاصله گرفته است. در کودکی با کیم یوشین، پسر یکی از فرماندهان بزرگ شیلا آشنا می شود که همین مسئله زمینه ساز دوستی این دو می شود.
مینا که زمانی دانشجوی مرتضی بوده، پس از ده سال زندگی مشترک با وی، تصمیم میگیرد از او جدا شود و برای ادامه تحصیل به کانادا برود، اما مرتضی که از این تصمیم ناخرسند است، تمام تلاش خود را معطوف منصرف کردن او از تصمیمش میکند، تا اینکه روزی متوجه میشود مینا موضوع طلاقشان را با عزیز، مادر بیمار مرتضی، در میان گذاشته است. مرتضی نیز از شرایط پیش آمده استفاده میکند و ...