مکس برنال، کمدین استندآپ، با پدرش استن زندگی میکند، در حالی که تلاش میکند تا با همسر سابقش، ازرا، پسر اوتیسمی خود را بهعنوان پدر و مادر کند. مکس و ازرا وقتی مجبور می شوند با تصمیمات دشوار در مورد آینده پسرشان روبرو شوند، یک سفر جاده ای بین شهری را آغاز می کنند که تأثیری متعالی بر زندگی هر دوی آنها دارد.
لوئیز، یک بروکلینی بی هدف، 28 ساله، به تازگی مجرد، به نوعی یک نوازنده، افسرده بدون اعتراف به آن، در حالت مستی در حالی که یک کار احمقانه انجام می دهد به زمین می افتد و لگنش می شکند. این باعث می شود او در یک بخش فیزیوتراپی پر از افراد دو برابر سن او باشد. او در آنجا با آنتونینا آشنا می شود - یک زن مسن لهستانی بداخلاق که انگلیسی بلد نیست. لوئیز برای مراقبت از او شغلی پیدا می کند. هیچ یک از زنان این ترتیب را دوست ندارند، اما زمان آن رسیده که با حقیقت در مورد پیری روبرو شوید. همه ما باید زمانی بزرگ شویم.
یک جفت موش برای سوار شدن به کشتی نوح تلاش می کنند: وینی، شاعر کاریزماتیک با ترس وحشتناک صحنه، و تیتو، یک گیتاریست با استعداد و جذاب. وقتی باران می آید، از هر گونه فقط یک نر و یک ماده مجاز به سوار شدن به کشتی نوح هستند. وینی و تیتو با کمک یک سوسک مبتکر و خوش شانسی سرنوشت، مخفیانه به کشتی می روند و با هم از رویارویی بین گوشتخواران کشتی جلوگیری می کنند. و گیاهخواران در تمام این مدت، حیوانات مجموعه ای از آهنگ های کلاسیک را با الهام از شاعر مشهور جهان، وینیسیوس د موراس اجرا می کنند. آیا این راهروهای با استعداد می توانند از موسیقی برای شکستن تنش استفاده کنند و به این موجودات کمک کنند که در 40 روز و 40 شب با هم زنده بمانند؟
خانوادهی بورژهساواژ، اشرافزادگان ثروتمند، با خانوادهی متوسط مارتین برای جشن عروسی فرزندانشان گرد هم میآیند. عروس و داماد به عنوان هدیهای خاص، پیشنهاد میدهند تا اعضای هر دو خانواده آزمایش ژن ...
در یک روز تابستانی غیرطبیعی در اسلو، میدان الکتریکی عجیبی شهر را احاطه کرده است، در حالی که میگرن جمعی در شهر پخش می شود و تازه فوت شده از مرگ بیدار می شود.
آویناش ورما را دنبال می کند و در حال تحقیق در مورد قتل دستیار وزیر در یک تیراندازی جمعی است. همانطور که تیم او عمیق تر به پرونده می پردازد، توطئه تاریک تری فاش می شود.
زنی مرموز در حال فرار، و تعمیرکار ماهری که برای آوردن او تعیین شده است.
زمانی که توکیو مورد حمله کایجو قرار گرفته، اولترامن متوجه می شود که بزرگترین چالش او مبارزه با هیولاهای غول پیکر نیست، بلکه بزرگ کردن هیولا است.
داستان زندگی پرویز دهداری، بازیکن و سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران را به تصویر میکشد، او به عنوان بازیکن فوتبال را از تیمهای جم و شاهین آبادان آغاز کرد و همچنین به عنوان اولین مربی باشگاه پرسپولیس تهران شناخته میشود.
داستان خانوادهای روستایی را روایت میکند که به عنوان سرایدار قرار است برای 6 ماه از یک ویلا نگهداری کنند. چاوش، صاحب ویلا، قرار است برای دانشگاه رفتن دخترش 6 ماه در خارج از ایران زندگی کند و ویلا را به یونس و همسرش میسپارد و آنها با 3 فرزندشان به ویلا نقل مکان میکنند. اما برادرزن یونس با ورود به خانه داستانهایی را رقم میزند که...