در حالی که شهر نیویورک توسط موجودات بیگانه ای که با صدا شکار می کنند مورد تهاجم قرار می گیرد، زنی به نام سام برای زنده ماندن می جنگد.
ماجراهای تصادفی از نسل جواستار رو بیان میکنه که با جاناتان جواستار، مشهور به جوجو، شروع میشه و به خانواده و دوستانش کشیده میشه. هربار کسی که نام جواستار روی خودش داره باید با قدرتهای شیطانی روبرو شده و دنیا رو نجات بده. نیروهای شیطانی مثل دیو براندوی خوناشام یا موجودات باستانی ای که تصور میشه خون آشام و فناناپذیر هستند. در گذشته تصادفی برای
پسر دلفینی اکنون یک وظیفهی مهم دارد. او نگهبان دریاست و باید از موجودات دریایی محافظت کند. در این بین هنوز خطر از سر دریا برطرف نشده چرا که اختاپوس بدجنس که در چاله ای گرفتار شده به کمک شامی نقشه های جدیدی را علیه موجودات دریا طراحی و
یک جفت موش برای سوار شدن به کشتی نوح تلاش می کنند: وینی، شاعر کاریزماتیک با ترس وحشتناک صحنه، و تیتو، یک گیتاریست با استعداد و جذاب. وقتی باران می آید، از هر گونه فقط یک نر و یک ماده مجاز به سوار شدن به کشتی نوح هستند. وینی و تیتو با کمک یک سوسک مبتکر و خوش شانسی سرنوشت، مخفیانه به کشتی می روند و با هم از رویارویی بین گوشتخواران کشتی جلوگیری می کنند. و گیاهخواران در تمام این مدت، حیوانات مجموعه ای از آهنگ های کلاسیک را با الهام از شاعر مشهور جهان، وینیسیوس د موراس اجرا می کنند. آیا این راهروهای با استعداد می توانند از موسیقی برای شکستن تنش استفاده کنند و به این موجودات کمک کنند که در 40 روز و 40 شب با هم زنده بمانند؟
یک هنرمند جوان در جنگلی وسیع و بی آلایش در غرب ایرلند گیر می کند، جایی که پس از یافتن سرپناه، در کنار سه غریبه گیر می افتد که هر شب توسط موجودات مرموز تحت تعقیب قرار می گیرند.
یک استاد زبان زمینیها به مدت یک هفته از سیاره کاکادو به زمین تبعید میشود. کاکادو سیاره است که طرفداران محیط زیست در آن زندگی میکنند و کسانی را که سطح کره کاکادو را آلوده کنند برای تنبیه شدن به زمین میفرستند. فیلم به ارتباط این موجود فضایی با آدمها، بخصوص با گلنار دخترک 8 ساله یک خانواده تک فرزند میپردازد.
دی که برای تمیز کردن یک استخر متروک به عمق 6 متر تنها می ماند، روی یک قایق بادی به خواب می رود. وقتی از خواب بیدار می شود، سطح آب آنقدر پایین آمده است که نمی تواند به تنهایی از آن بالا برود. دی که در استخر گیر کرده است، برای کمک فریاد می زند، اما تنها چیزی که او را می شنود، موجودی از مزرعه کروکودیل در آن نزدیکی است.
کاکا پسر یک قهرمان است. بدن او توسط یک نیروی شیطانی مورد تهاجم قرار می گیرد که با افزایش سن قوی تر می شود. در نهایت این نیرو قدرت تاریک کافی برای نابودی کل جهان را خواهد داشت. برای جلوگیری از وقوع چنین فاجعه ای، اژدهای سیاه افسانه ای، پرنسس نینی، رئیس باراگون و براتی بیرلی با کاکا متحد می شوند تا از سرزمین خود دفاع کنند. آنها در سرزمینهای ممنوعه، دنیای زیرزمینی و جهان موازی، با گلهای گوشتخوار و موجودات سنگی مبارزه میکنند. با وجود خطرات، جوانان هیچ ترسی نشان نمی دهند. آنها مصمم هستند تا نیروهای تاریک را از سرزمین خود بیرون کنند.
هنگامی که شهردار هامدینگر گربه ربات خود میو میو را به یک تهدید فلز خوار به اندازه ببر تبدیل می کند، گشت PAW از بسته گربه برای متوقف کردن موجود کمک می خواهد.
پس از رویارویی انفجاری خود، گودزیلا و کنگ باید در برابر یک تهدید عظیم کشف نشده که در دنیای ما پنهان شده است، دوباره متحد شوند و موجودیت آنها و خود ما را به چالش بکشد.