
داستان مردی در قرن 18 که در یک خانواده روستایی ساده به دنیا آمدهاست و با مادرش زندگی میکند، عاشق دختر عموی خود میشود، موفق به ازدواج با او نمیشود. به جنگ میرود و پس از آن اتفاقات زیادی در زندگی او پیش میآید، با یک کنتس بیوه برای ثروت او ازدواج میکند و به این وسیله راه ترقی او باز میشود.
مزدورانی که چیزی برای از دست دادن ندارند برای نجات یک مهندس زیستی که در پناهگاه جنگ سرد زندانی شده است استخدام می شوند. با ورود به این مرکز شوم، زمانی که مورد حمله موجودی ناشناخته و مرگبار قرار می گیرند، خود را درگیر مبارزه ای برای جان خود می بینند.
براساس داستان واقعی یک مبارز مقاومت فرانسوی اسیر در جنگ جهانی دوم که از یک زندان نازی در فرانسه فرار کرد.
یک نویسنده رمان عاشقانه (بولاک) همراه مدل جلدش (تیتوم) وارد یک ماجرای آدمربایی و ماجراجویی جنگلی دربارهٔ یک جنایت میشود.
پس از سه سال مخفی شدن در یک محله دورافتاده، خبر به ماریان می رسد که پادشاه ریچارد شیردل مرده است. معشوقهاش رابین هود در حال بازگشت از جنگ است. او با خروج از پناهگاه خود به ملاقات او می شتابد اما آنها متوجه می شوند که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. ویلیام دی وندنال، کلانتر رسوا شده ناتینگهام، از تبعید بازگشته و برای انتقام آمده است.
افسانه رابین هود درباره یک روباه مهربان به نام رابین هود است که در جنگل های شروود به همراه دوستانش زندگی می کند. رابین هود از افراد پولدار و سرشناس دزدی می کند تا به فقرا کمک کند.
چِن زِن (با بازی بروس لی) ایمان دارد که مرگ استادش اتفاقی نبوده و توطئهای در کار بودهاست. او تصمیم انتقام از سوزوکی، رئیس باشگاه رزمی سوزوکی که ژاپنیها را راهی جنگ با باشگاهشان کردهاست، میگیرد.
چندین سال پس از وقایع فیلم دوم، داستان تا حدودی در ریودوژانیروی برزیل و بخشی دیگر در برلینِ آلمان رخ میدهد و منجر به دخالت جادوگران و جهان جادویی در جنگ جهانی دوم میشود. با قدرت گرفتن گریندل والد، آلبوس دامبلدور نیوت اسکمندر و دوستانش را به مأموریتی میفرستد که منجر به درگیری با ارتش گریندل والد میشود و دامبلدور را به فکر وامیدارد که تا چه مدت میتواند به دور از جنگ و در حاشیه بماند.
تأملی درباره پیوندهای اساسی خانواده که از طریق پرترههای چهار خانواده سوری در پس از جنگ روایت میشود.
یک بچه ی یتیم به نام موگلی توسط گله ای از گرگ ها به سرپرستی گرفته می شود. او توسط یک پلنگ سیاه و خرسی خوش قلب زنده ماندن و بقاء در جنگل را یاد گرفته است. حضور موگلی در جنگل باعث عصبانیت شیرخان می شود، ببری که تنها هدفش در زندگی خوردن موگلی است.